به رسانه ی ارتباطی مجتمع آموزشی کوثر خوش آمدید
یکی از راهها و وسایل پرورش کودکان که معمولاً کمتر مورد توجه قرارمی گیرد ولی قبل ازهروسیله وپیش ازهر چیزدیگرمی تواند به اموزش کمک کند نقاشی است.رنگ وتصویربیش ازهرچیزدیگرذهن بچه را متوجه خود می کندودرعین حال وسیله ای است که بچه قبل ازهرچیزمی تواند به خلق ان بپردازد.برای درک رنگ وتصویرکافی است که چشم بببیند وبرای خلق ان کافی است که بچه دست در رنگ کند وان رابر درودیوار یا روی هر چه که دم دستش باشد حتی به سروصورت ولباس خود بمالد.اگر نقاشی عمیقترین وسیله اموزش کودک نباشد میتوان گفت یکی ازمهمترین واولین وسیله اموزش اوست.
اگر کودکی را همراه خود به صحرا یا کوه یا باغ وحش وپارک ببریم وازاو بخواهیم انچه دیده نقاشی کند،نقاشی اودرست برعکس انچه دیده است خواهد بود...ممکن است که کودکان درلحظه اول شکل ظاهری چیزی را در نقاشی نشان ندهند ولی اگربه همان نقاشی درست ودقیق نگاه کنیم مجموعه ای واحداست،وایینه ای است ازروح وواقعیتی از فکر کودک نقاش. درحقیقت میتوان گفت که در نقاشی کودکان خود نقاشی مطرح نیست بلکه موضوعی کودک درباره ان نقاشی کرده وتوضیحاتی که درباره ان می دهد،مطرح است واهمیت دارد.
خانه نماد پناهگاه و هسته اصلی و گرمی خانواد ه ایست که ممکن است مورد علاقه یا تنفر کودک باشد. خانه هایی که کودکان ترسیم می کنند ممکن است دارای باغچه و گل و درهای بزرگ و پنجره و پردههای رنگین باشد. چنین خانه ای ، نماد یک زندگی سعادتمند است که کودک در آن احساس آرامش می کند. بر عکس اگر، خانه ای بدون در ورودی، با دیوارهایی بلند وبه گونه ای منزوی و دور افتاده ترسیم شود معنای متفاوتی پیدا می کند. مثلاً اگراین خانه بین سنین 5 تا 8 سالگی ترسیم شود نشانگر خجالتی بودن کودک و وابستگی شدید او به مادر است. بعد از 8 سالگی نشانگر احساس خود کوچک بینی و تنهایی کودک ود رنوجوانی نشانگر شرم و حیای بیش ازحد ، و داشتن احساسات رقیق است.
با وجود این نحوه نمایش خورشید – مانند سایر موضوعهای نقاشی ممکن است به حال و حوصله لحظه ای کودک و نه به تفاهم و عدم تفاهم بین کودک و پدر بستگی داشته باشد. بنابراین قبل از هر قضاوت و تعبیری دراین مورد، بهتر است چندین نقاشی یک کودک را مورد بررسی قرار داد تا معلوم شود آیا این پدیده مرتب تکرار میشود یا خیر. وآنگاه به تجزیه و تحلیل آن پرداخت.